در بند ۱۱ سیاستهای کلی برنامه هفتم توسعه که از سوی رهبر معظم انقلاب ابلاغ شد، بر مزیتهای نسبی دریا، سواحل، بنادر و آبهای مرزی تاکید شده است. ازاینرو در برنامه هفتم که بهزودی تدوین آن آغاز میشود، باید بهصورت خاص و ویژه به موضوعات مختلف در حوزه دریا و بندر پرداخته شود، موضوعی که سالها ارگانهای دریایی انتظار آن را میکشند. اما برای اینکه اهداف برنامه هفتم محقق و اقتصاد دریاپایه برای اولین بار در کشور عملیاتی شود توجه به برخی نکات ضرورت دارد. در این خصوص با هادی حقشناس، کارشناس اقتصادی گفتوگویی انجام دادیم که از نظرتان میگذرد.
مدتهاست واژه «اقتصاد دریاپایه» را بهصورت بالقوه مطرح میکنیم اما تبدیل به بالفعل نمیشود؟چرا؟
طبیعی است که اگر بخواهیم به پاسخی صحیح و منطقی در این پرسش برسیم باید راهکار و راهبردش در برنامههای پنج ساله و در بودجه سنواتی و در چشمانداز، اجراییتر دیده شود. بالاخره ما میخواهیم به یک قلهای در اقتصاد دریاپایه دست پیدا کنیم. اگر به این قله باور داشته باشیم، حتما به راهکار آنهم خواهیم رسید. مثل این است که کسی میخواهد خانهای بخرد ممکن است تمام منابعش را نداشته باشد، اما چون هدفش خرید خانه است هرطورکه شده راهکارش را پیدا میکند. او برای هدفی که دارد سخت تلاش میکند و اصطلاحا فرش زیر پایش را هم میفروشد تا به خواسته و آرزویش دست پیدا کند. ما هم آرزویی داریم و آن اینکه اقتصاد ما دریاپایه شود. بدیهی است اگر به این آرزویمان باور داشته باشیم خودمان را به آب و آتش میزنیم تا رویایمان تحقق پیدا کند.
قرار بود تا سال 1404 رتبه اول منطقه در حوزه حملونقل دریایی شویم اما متاسفانه چنین امری محقق نشد، چه دلایلی در عدم تحقق این موضوع اثرگذار بود؟
زمانیکه گزارش دیوان محاسبات مرکز پژوهشها را میبینیم متوجه این نکته میشویم که متاسفانه در اجرای برنامه ششم موفق نبودهایم. چرا، چون واقعیت این است که دوسوم مفاد آن اجرا نشد و فقط بین 30 تا 35 درصد آن به اجرا رسید. در بودجه سال 1400 که دیوان محاسبات قانون تفریغ را تقدیم مجلس کرد نکته جالبی وجود داشت و آن اینکه 19 درصد از احکام بودجه اصلا اجرایی نشده و فقط بخشی از 51 درصد این احکام به مرحله اجرا رسیده است. مفهوم آن این است که 70 درصد از برنامه بودجه که یک برنامه یکساله است یا اجرا نشده یا فقط بخشی از آن اجرا شده است. وقتی ما نتوانیم برنامه کوتاهمدت یکساله را بهطور دقیق تدوین کنیم طبیعی است که برنامه میانمدت پنج ساله هم اجرا نخواهد شد مگر اینکه متناسب با ظرفیت اقتصاد ما، اجرا و تدوین شود.
تحریمها و شیوع ویروس کرونا در عدم تحقق برنامهها چه سهمی داشتند؟
به فرض مثال که شیوع ویروس کرونا یا تحریمها ما را دچار چالشهایی کرده باشد، اما مهم این است که برنامهنویس یا سیاستگذار بیاید و برنامه را تدوین کند. بد نیست اشارهای داشته باشیم به سالهای 1384 تا 1392 که در آن مقطع منابع هم وجود داشت اما بازهم درکمال تعجب برنامهها محقق نشد. بنابراین ما باید یک ارزیابی کلی از برنامههای مختلف داشته باشیم. چه در مواقعی که منابعی برای اجرای برنامه داشته باشیم و چه مواقعی که به هر دلیل در دوران تحریم و کرونا، منابعی وجود نداشته باشد. درهرصورت ما در اجرای برنامهها موفق نبودیم. ارزیابی کلی شش برنامه گذشته ، نشانگر این است که برنامه سوم ما نسبتا موفق بوده و در باقی برنامهها متاسفانه ما به آنچه که میخواستیم نرسیدیم. هدفم از اشاره به این نکات این بود که به دو رویکرد کلی برسیم. اول اینکه برنامهریزی برای بخش دریایی کشور باید طوری نوشته و تنظیم شود که احتمال اجرایی شدنش بیش از عدم اجرایش باشد. نکتهی دوم اینکه اگر ما بخواهیم در بخش دریا به قله برسیم باید راهکارهای عملی تازهای تعریف کنیم و مهمتر اینکه همه دستگاههای مرتبط با دریا به برنامهها باور داشته باشند.
نقش بنادر را در شهرهای ساحلی ایران چگونه میبینید و تعامل دولت با سازمان بنادر و دریانوردی را در توسعه بنادر چگونه ارزیابی میکنید؟
ما هم در سواحل جنوبی و هم شمالی کشورمان مرزهای وسیعی داریم که بهراحتی میتوانیم به آبهای بینالمللی دست پیدا کنیم. چه در سواحل مکران چه در سواحل خلیج فارس که درواقع در تمام نقاط ساحلی جنوب کشور و همچنین در خزر، اما وقتی به شهرهای ساحلی قدم میگذاریم به این واقعیت پی میبریم که منشا به وجود آمدن شهرهای ساحلی ما هیچ اداره بندری نبوده است. بهعنوانمثال شهرستان نوشهر در استان مازندران به خاطر بندر ایجاد نشده است و حتی معتقدم اداره بندر انزلی شاید در ایجاد شهر موثر بوده باشد، اما منابع دولت برای توسعه شهر بندری هدایت نشده است. به همین دلیل امکانات حملونقل و رفاهی مناسب به دلیل بندر بودن ایجادنشده است ، بلکه امکانات موجود در انزلی یا نوشهر اگر بندر هم نبود مثلا به دلیل گردشگری در هردو شهرستان ایجاد میشد. دولتها بهجای اینکه از دریا به شهر بنگرند از خشکی به شهر نگاه کردند. منظور این است که راههای دسترسی به بندر یا هتل ، بانک، راهآهن که در شهرهای ساحلی وجود دارند، هیچگاه بهصورت متناسب با بندر طراحی نشدند. سازمان بنادرودریانوردی کلی هزینه انجام داده تا بتواند راههای بیرونی را احداث کند چه در نوشهر و چه در انزلی و همین امر در بنادر جنوب کشور هم وجود دارد. دولتهایی که به بنادر اعتقاد دارند باید زیرساختهای لازم را فراهم کنند. این دولتها هستند که باید راه دسترسی به بندر را مهیا کنند و فرودگاه و آزادراه و ریل را متناسب با بندر احداث کنند. سازمان بنادر باید تمام تلاش خود را برای توسعه بنادر به کار گیرد نه ساخت وسازهای شهری. امروزه اگر سازمان بنادرودریانوردی بخواهد پروژههای در دست اقدام خود را در خلیج فارس و دریای خزر به اتمام برساند، سالها طول میکشد، چرا که منابع متناسب با نیازهای بندری کافی نیست. حالا در این شرایط اگر بخشی از منابع بهخاطر مسئولیت در حقوق شهروندی و سایر مسئولیتهای اجتماعی هزینه شود، این موضوع منجر به طولانیشدن اجرای طرح جامع بنادر کشور میشود.
اگر دولتها به مسئولیت اجتماعی خود عمل کنند، دیگر ضرورت ندارد سازمانها وارد این مسائل شوند. درواقع سازمان بنادر وقتی به کمک مشکلات شهرنشینی میآید از وظیفه اصلی خود که توسعه و تجهیز بنادر و تقویت دریاها است غافل میماند.
البته باید به این نکته مهم اشاره کرد که شهروندان شهرهای بندری باید امکانات زیرساختی و رفاهی مناسب داشته باشند، مهم نیست که چه ارگان یا سازمانی آن را ایجاد میکند، مهم این است که دولتها با تقسیمکار بین سازمانها بتوانند شرایط زندگی مطلوب را در بنادر ایجاد کنند و چون چنین نشده است، ساکنان سواحل به سمت شهرهای مرکزی مهاجرت میکنند. بهجای اینکه موضوع مهاجرت معکوس شود بنابراین دولتها هزینههایی که در شهرهای مرکزی ایران انجام میدهند، اگر در سواحل یا شهرهای ساحلی انجام میدادند، هزینههای زندگی مردم و دولت هم کاهش پیدا میکرد، یا حداقل تعداد کشتهشدگان ناشی از آلودگی هوا از 27 هزار نفر در سال، کاهش جدی پیدا میکرد.
برای حل این مشکلات چه راهکاری را پیشنهاد میدهید؟
اگر بخواهیم برنامه هفتم را درست طراحی و تدوین کنیم، باید نقش و جایگاه پررنگتری برای سازمان بنادر و دریانوردی در سواحل مکران قائل شویم، چراکه آبخور کشتیها افزایش پیدا کرده است. اگر امروز بخواهیم یک کشتی 25 هزار TEU را در بنادر ایران بپذیریم آبخور مناسبی برای آن نداریم چون احتیاج به لایروبی و سازههای دریایی مخصوص خود دارد. در این میان اگر بخواهیم بهطور مثال سازههای روز دنیا را در سواحل مکران ایجاد کنیم، سازمان بنادر سالها نباید درآمد خود را در هیچ بندری هزینه کند تا بتواند یک بندر مناسب و متناسب با کشتیهای نسل جدید در سواحل مکران ایجاد نماید که البته این غیرممکن است چون سایر بنادر حداقل برای حفظ وضع موجود باید سرمایهگذاری کنند.لذا معتقدم نهتنها دولتها باید در این قضیه ورود داشته باشند و کمک کنند، بلکه دولت باید شرایط را فراهم کند تا سازمان بنادر از سرمایهگذار خارجی استفاده کند. ما عقبماندگی زیادی در بنادر کشور داریم. وقتی بنادر روبهروی ما در عمان، امارات و قطر ظرفیتشان چند برابر ظرفیت بنادر ایران است، دیگر مجالی برای غفلت نمیماند.
چه اقداماتی میتوان انجام داد تا عقبماندگیهای موجود را جبران کرد و به سمت شرایط ایدئال در دریاها و بنادر حرکت کرد؟
اگر یک اراده سیاسی در کشور شکل بگیرد و ما برای ساخت بنادر ایران به سمت سرمایهگذاران و اپراتور خارجی برویم و فاصلهها با بنادر کشورهای خارجی به حداقل برسد، نمیگویم فاصله را با بنادر اروپایی یا کشورهای چین یا کره پُرکنیم، بلکه منظورم کشورهای همسایه در منطقه خلیج فارس است. ما درواقع باید منابع مالی لازم را برای ساخت سازهها پیدا کنیم و اهمیت تحقق این موضوع را بهدرستی درک کنیم و بدانیم که امروزه کشتیها از تنگه هرمز و از جلوی بندر شهید رجایی عبور میکنند و در انتهای خلیج فارس و در سایر بنادر خارجی خلیج فارس، کالاهایشان را تخلیه و بارگیری میکنند و هنگامیکه سبکسازی شدند به بنادر ایران میآیند. اگر این موضوع بهخوبی درک شود، آنوقت اراده اجرایی و سیاسی که از آن حرف زدیم در دولت و مجلس شکل میگیرد و مفادی که مربوط به بخش دریا است را مجلس بهراحتی تدوین میکند و دولت را مکلف میکند که برای این مهم تامین مالی صورت گیرد. این مبحث فقط در بخش سازههای دریایی نیست بلکه صنعت دریانوردی، کشتیسازی و کشتیرانی را هم در برمیگیرد. فاصله بین صنعت دریایی ما در دنیا قابل کم شدن است به شرطیکه بتوانیم از برنامهها بهعنوان یک فرصت تاریخی در دولت سیزدهم استفاده کنیم.
با نگاه آسیبشناسی بفرمایید چرا در برنامههای قبلی توسعهای کشور از ظرفیتهای دریا و سواحل و بنادر غفلت شد؟ چرا تاکنون از این ظرفیتها بهخوبی استفاده نشده است ؟
به همان دلیلی که سهم مالیات در اقتصاد ایران مناسب نیست. در ایران به دلیل وجود منابع حاصل از نفت به سایر بخشها توجه کافی نشده است، مثل صنعت دریانوردی و گردشگری و....
ارگانهای دریایی کشور برای بهرهگیری مناسب از این ظرفیتها چه اقداماتی را باید انجام دهند؟
ارگانهای دریایی ما باید به یک راهبرد واحد برسند و آن این است که توجه دولت به صنعت دریا برای همه ارگانهای دریایی نفع خواهد داشت. لذا ارگانهای مذکور باید همه اجزای دولت را برای توجه به صنعت دریا بسیج کنند.
راهکارهای موفقیت برنامه هفتم در حوزه دریایی چیست و چگونه این برنامه محقق خواهد شد؟
برنامه هفتم باید واقعبینانه نوشته شود اگر برآوردها از منابع اجرای برنامه واقعی نباشد و از طرف دیگر اهداف آرمانی تعیین شود، برنامه هفتم نیز مثل سایر برنامههای گذشته اجرا نخواهد شد البته راهبرد مهمتر این است که بتوانیم از منابع خارجی برای توسعه صنعت دریا بهره بگیریم.
در حوزه توجه به دریا و توسعه اقتصاد دریا محور، چه موضوعاتی باید در اولویت قرار گیرد؟
مهمترین نکته، استفاده از اپراتورهای خارجی و همچنین استفاده از منابع خارجی برای ساخت و تجهیز بنادر ایران است. البته طبیعی است که سرمایهگذاران داخلی در اولویت باشند.
چالشهای جدی فراروی اقتصاد دریامحور چیست؟
کاهش سهم ایران درصنعت دریایی جهان به خاطر تحریمها میتواند چالشهای جدی کشور در صنعت دریا باشد.
به گفته دکتر صفایی، برنامه هفتم فرصت طلایی برای تدوین سند جامع دریایی کشور است. در تدوین این سند چه موضوعاتی باید مدنظر قرار گیرد؟
وقتی میگوییم صنعت دریا یعنی هم کشتیسازی و هم کشتیداری یا هم بندرسازی و هم بندرداری. برای تحقق هریک از حلقههای زنجیره صنعت دریا، هم باید راهکار حقوقی و برنامهای تدوین شود و هم اراده سیاسی برای پذیرش مفاد برنامهی هفتم مصوب شود. فاصله صنعت دریا دردوسوی خلیج فارس تنها با یک سفر یکروزه قابل مشاهده کردن است.پس تا فاصله زیادتر نشده باید کاری در برنامه هفتم کرد، چون فردا دیراست....