ایران از دوران باستان همیشه یک کشور دریایی به حساب آمده است، چه در زمانی که قلمروی ما به حدی بود که دریاهای دیگر را مثل دریای سیاه و سواحل مدیترانه پوشش میدادیم، چه همین حالا که با وجود اینکه در چند قرن اخیر جغرافیای ما محدود شده، بازهم یک کشور دریایی هستیم و چند نقطه از برترین موقعیتهای دریایی ژئوپلیتیک جهان نیز در حوزه اختیارات ایران است.
یکی از مهمترین تنگههای جهان یعنی هرمز در اختیار کشورمان قرار دارد و همچنین دهانه اقیانوس هند. تنگه هرمز و منطقه مکران یکی از رئوس مثلث طلایی است که یک ضلع آن همین منطقهای است که در اختیار ماست و ضلع دیگرش منطقه مالاکاست و ضلع دیگرش هم تنگه بابالمندب است که بخش بزرگی از تجارت جهانی از این منطقه میگذرد. همه اینها، ایران را بهعنوان یک کشور دریایی مطرح میکند. بااینتفاسیر ما دو راه بیشتر پیش رو نداریم یا از این موقعیت به نفع خودمان استفاده کنیم یا اینکه اجازه دهیم دیگران از این موقعیت به نفع خودشان و طیبعتا به ضرر ما استفاده کنند. یکی از عوامل تابآوری ایران در مقابل فشارهای بینالمللی دسترسی گسترده به دریا است، خصوصا در سواحل جنوب. اگر کشوری محصور در خشکی باشد، فشار آوردن به این کشور خیلی سادهتر است. اگر ایران کشوری محصور در خشکی بود احتمال داشت با تحریمهای مغرضانه به بخشهای مختلفی تقسیم شود. اکنون هم با نقشههایی که بعضا رژیمهای معاند از تجزیهشدن ایران در سر دارند، تلاش میکنند که آن بخش مرکزی را محصور در خشکی کنند تا به این وسیله بتوانند تسلطشان را بر مناطق ایران گسترده کنند. این فشار در زمان جنگ تحمیلی خیلی بیشتر از شرایط فعلی بود. اما دسترسی ایران به دریا و آبهای آزاد عامل کلیدی شده است تا فشارهای سیاسی بر ما اثر نگذارد.
بر این اساس هر میزان که حملونقل دریایی، توسعه پسکرانه بنادر، افزایش شناورها، کاهش سن ناوگان و... را قویتر کنیم قدرت ژئوپلتیک کشور را افزایش دادهایم. بسیاری از ظرفیتهای دریایی ما هنوز کشف و بهرهبرداری نشده که از آنجمله میتوان به ترانزیت کالا با کشورهای مختلف اشاره کرد. ما میتوانیم با استفاده از شرایط، موقعیتها و دسترسیهایمان خصوصا در کریدور شمال به جنوب و شرق به غرب، استفاده مطلوبی از فرصتهای خود داشته باشیم. البته حوزههای دیگری هم در دریا وجود دارد مثل گردشگری دریایی که در سطح بینالمللی آنطور که بایدوشاید از آن استفاده نکردهایم. ما چهار نوع حملونقل داریم که عبارتند از هوا، دریا، ریل و جاده. دو نوع از اینها میتوانند بهصورت مستقیم عمل کنند یعنی حملونقل جادهای و هوایی، اما حملونقل دریایی و ریلی وابسته به سایر حملونقلها است، این نوع از حملونقل بهصورت مستقل توانایی عمل کردن ندارند چراکه تخلیه و بارگیری کالا بهصورت کاملا محدود است و نیازمند این هستند که با استفاده از روشهای دیگر به مراکز توزیع و مصرف متصل شوند. ازاینرو حملونقل دریایی و ریلی، بهشدت وابسته به حملونقل ترکیبی است. اصل حملونقل ریلی در تعامل ترکیبی با بنادر تعریف میشود و در تعامل ترکیبی با مراکز توزیع مویرگی جادهای.
دسترسی به دریا در کشورهای مختلف خیلی محدود است و تجارتی که از طریق دریا صورت میگیرد نیازمند این است که با استفاده از سایر روشها به مراکز توزیع مویرگی متصل شود. این فرصت حملونقل ترکیبی و اتصال بین شقوق حملونقل یک فرصت خیلی قابلتوجه و عظیمی در اقتصاد هر کشوری است، اما متاسفانه در کشور ما تبدیل به یک نقطه ضعف شده است چون این اتصال بین انواع مختلف حملونقل خصوصا بین ریل و سایر حملونقلها انجام نشده است و ما شاهد این هستیم که سالانه اتلافهای متعددی در زمینه حملونقل در ایران اتفاق میافتد. در زمینه مصرف سوخت و در زمینه آلودگی هوا و موارد دیگر، چون ریل ما هنوز بهصورت مطلوب به مراکز پخش و توزیع، متصل نشده است و هنوز در بندر شهید رجایی تعامل ریل و دریا کاملا حداقلی است و شاید اگر ما همین فردا این نوع از حملونقل را حذف کنیم هیچ اتفاق خاصی هم در اقتصاد ما نیفتد، چون جایگاه خود را پیدا نکرده و حتی تعامل ریل ما با مراکز توزیع جادهای هم به همین شکل است و به آن جایگاهی که باید برسد نرسیده است، البته یکی از دلایل اصلیاش راهآهن است. متاسفانه این روزها راهآهن بهرهوری چندانی در صنعت حملونقل ندارد و باید گفت که راهآهن ایران بهطورکلی یکسوم از میانگین بهرهوری جهان را دارد. دلیلش هم این است شاید از داشتههای ریلی بهصورت تخصصی استفاده نکردهایم. اگر ریل کارآمدی داشته باشد بهراحتی میتوان تبدیل به یکی از هابهای ترانزیتی جهان شد. بدیهی است که ستون فقرات ترانزیت را هم حملونقل ریلی تشکیل میدهد. برای اینکه در حوزه ترانزیت و حملونقل دریایی به توسعه برسیم ضرورت دارد که اصلاح عملکرد راهآهن را شروع کنیم و بخش قابلتوجهی از تمرکز خود را در حملونقل ترکیبی بگذاریم یعنی اتصال بین ریل و بندر و از آنطرف ریل و جاده را باید روزبهروز قویتر کنیم. ما باید سالیانه دهها میلیون تن کالا داشته باشیم که از بندر بهوسیله ریل منتقل و جابهجا شود تا چرخه اقتصادی بهصورت بهینه اتفاق بیفتد. هرچقدر که چرخه کالای ما راحتتر باشد، اقتصاد ما بیشتر رشد خواهد کرد. معتقدم تغییر و اصلاح این موارد باید همزمان صورت گیرد. ایران در شقوق حملونقل نیازمند اصلاحات و تغییرات است لذا امیدوارم در تدوین برنامه هفتم به انواع حملونقل و بهخصوص حملونقل دریایی توجه ویژه شود.