جایگاه حملونقل دریایی در اقتصاد ایران بسیار پررنگ است چراکه بیش از 80 درصد حجم تجارت بینالمللی کالا از طریق دریا انجام میشود و این درصد برای کشورهای درحالتوسعه بیشتر نیز هست. همانگونه که پیشران اصلی هر اقتصادی، عرضه و تقاضاست اقتصاد دریایی نیز عرضه و تقاضای مخصوص خود را دارد. با رشد جهانیشدن تجارت، قدرت مکانیزم بازار هر روز بیشتر شده و درک و بهتبع آن پایش بازار برای کسب منفعت نیز بیشتر شده است، تحلیل درست و شناخت چرخه بازار، تحلیل اقتصاد کلان و بازارهای موازی، هرچه بیشتر حس میشود. مالکان کشتی، اجارهکنندگان، صاحبان کالا، دارندگان تجهیزات حملونقل، خدمات دهندگان دریایی و بندری، از ارکان اصلی اقتصاد دریایی بهشمار میروند. گستردگی این بازار، جهانی بودن آن، همچنین ظرفیت بالای آن و حجم مراودات در این بازار، نیاز به مهارت بالا در همه زمینههای مذکور را میطلبد. از منظر اقتصادی هر صنعت و بازار باید مدلسازی شده و پارامترهای اصلی و متغیرهای تاثیرگذار تشخیص داده شوند تا بتوان با سادهسازی به مدل مناسبی قابل درک برای تحلیل دست یابیم و بتوانیم توازن مناسب میان هزینه و درآمد و بالطبع سود حاصل از آن دست یابیم.
عرضه
مالکان کشتی بهعنوان مهمترین عرضهکننده در این بازار، نقش پررنگتری در این اقتصاد، بازی میکنند، تصمیمات مالکان مبنی بر اجاره دادن، اخذ کرایه حمل، فروش یا اسقاط،خرید کشتی و ... علاوه بر حساسیت و تاثیرگذاری بر روی درآمد خویش، روی بازار هم تاثیر خواهد داشت. هر کدام از این تصمیمات هم تابعی از موارد بیشمار دیگری خواهد بود که سادهترین آن،جریان نقدی حاصل از هرکدام از این موارد است که هر تصمیم جریان نقدی مخصوص به خود، تحلیل و درآمد مثبت یا منفی را دارد که میتوان بهاختصار همه موارد را بهرهوری ناوگان خواند. بر این اساس عوامل اصلی موثر بر عرضه اقتصاد دریایی عبارتند از:
زمان مورد نیاز برای ساخت کشتی
واکنش به تقاضای بازار هرچه سریعتر باشد قدرت عرضهکنندگان در پاسخ به تقاضا و سوار موج رشد بازار شدن عرضهکنندگان را به همراه خواهد داشت. عنصر زمان انتظار برای تحویل کشتیهای جدید و یا انجام تعمیرات دورهای کشتیها، به اهرمی برای صاحبان کشتیها در کسب منفعت یا از دست دادن آن و نیز ورود عرضهکنندگان جدید به بازار بهشمار میرود.
تعداد کشتیهای تجاری
رقابتی شدن بیشتر عرضهکنندگان تاثیر مستقیمی روی بازار دارد و هرچه تعداد کشتیها بیشتر باشد عرضه کمتوانتر در چانهزنی و بالا بردن نرخ خواهد شد و بالعکس. در اصطلاح عامیانه به آن «زیاد یا کم شدن دست» گفته میشود.
طول عمر مفید و مدت زمان استهلاک
طول عمر مفید و مدت زمان استهلاک کشتی، تاثیر مستقیم روی تعداد کشتیهای قابل استفاده و بهصورت غیر مستقیم روی قدرت عرضه در این بازار دارد.
تغییر در فناوری
معمولاً برای هر نوع کالا، شناور مخصوص به خود طراحی و ساخته میشود که فناوری بستهبندی کالا که منجر به تغییر شکل کالای مورد حمل و افزایش کشتیهای مناسب آن کالا خواهد شد و یا برعکس، چندمنظوره شدن کشتیها و قابلیت حمل مدلهای مختلف کالا نیز منجر به همین اتفاق خواهد شد که گستره عرضه برای تقاضای موجود را به دنبال خواهد داشت.
بهرهوری ناوگان
همه اقدامات درنهایت از نگاه سرمایهگذار در سود یا به بیان مشخصتر، در بهرهوری سرمایهگذاری خلاصه خواهد شد. باعلم به اینکه وارد شوندگان به هر صنعتی، نگاه بازاری دارند و درنهایت با نگرشی مالی تصمیمگیری میکنند. در صورت وجود صرفه در هر بازاری، مشتاقان به آن زیاد میشود، یعنی افزایش عرضه و یا از مقبولیت و ارزش سرمایهگذاری کاهش یافته که این امر یعنی کاهش عرضه در این صنعت.
ایجاد کارخانههای کشتیسازی
محدودیت در هر بازاری، ناخودآگاه با عکسالعمل بازار مواجه خواهد شد. با علم به اینکه صاحبان کشتی در صنعت حملونقل، عرضهکننده به شمار میروند ولی در صنعت کشتیسازی، متقاضی هستند و با افزایش تقاضا یا جذابیت بازار حملونقل، سراغ ساخت و سفارش شناورهای جدید رفته که مدت زمان انتظار در صف تولید کشتی جدید، عرضه خدمات حملونقل را میتواند تغییر دهد.
درآمد حملونقل دریایی
درنهایت درآمد صاحبان کشتی حرف آخر را در تمایل سرمایهگذاران در این حوزه را رقم میزند.
تقاضا
مردم، صاحبان صنایع کوچک و بزرگ، تولیدکنندگان نفت و پتروشیمی،سازمانهای دولتی و خصوصی معدندارها ازجمله متقاضیان بازار حملونقل دریایی هستند. البته نمیتوان از رکن «سرمایهگذاران حملونقل» صرفنظر کرد. این دسته حد واسط عرضهکنندگان و متقاضیان و یا به عبارتی بخشی از هر دو دسته قرار میگیرند. شرکتهای بزرگ و ثروتمندی که علاوه بر متقاضی حمل دریایی، خود صاحب ناوگان شخصی بوده و درزمره عرضهکنندگان این تجارت و یا کاهشدهنده تقاضای این بازار که تاثیر مستقیم و غیرمستقیم روی نرخها خواهد داشت. مکانیزم بازار روی نرخها کاملا فعال است بهطوریکه اگر نرخ افزایش یابد با افزایش سفارش ساخت و خرید کشتی، عرضه زیاد شده و افزایش عرضه کاهش نرخ را به دنبال خواهد داشت و برعکس کاهش نرخ، با کاهش سفارش ساخت و خرید و افزایش اسقاط کشتیها (کاهش طول عمر مفید)، عرضه را کم کرده که در نتیجه نرخها به نقطه تعادلی بازخواهد گشت. علاوه بر اینها پیشرفتهای تکنولوژی در ساخت کشتیهای بزرگتر، با مصرف کمتر، سوختهای جایگزین، عملیاتهای جایگزین و تغییر نیاز پرسنل و نیز تغییرات اقتصادی کشورها، رونق و رکود، شرایط جوی تاثیرگذار در تولید و مصرف، جنگ و یا صلح در منطقهای از دنیا باعث تغییر نمودار قیمت تعادلی نرخها خواهد شد.
عوامل اثرگذار بر تقاضا عبارتند از:
الف) اقتصاد جهانی
دورههای رونق و رکود، پیدایش اقتصادهای نوظهور، پیشرفتهای تکنولوژیکی، ایجاد بازارهای جدید، ایجاد حبابهای بازار سهام و یا ترکیدن حباب عواملی هستند که تقاضای جهانی برای حملونقل را کاهش و یا افزایش میدهند.
ب) تجارت کالاهای دریایی
تمایل بیشتر به استفاده از حملونقل دریایی، ظهور بارفرابرها و اتصال راههای حملونقل دیگر به خطوط کشتیرانی، ازجمله علل افزایش و بالطبع حذف این موارد باعث کاهش تقاضا برای این صنعت خواهد شد، تمرکززدایی صنعت و انتقال صنایع به کشورهای جهان سوم، چندملیتی شدن صنایع بزرگ، یافتن نیروی کار ارزانتر و استعمار سیاسی کشورها باعث تغییر مستقیم و غیرمستقیم روی تقاضا و نرخ خواهد شد.
ج) زمان متوسط حمل
تقاضای جهانی برای حملونقل دریایی، محدودکنندههایی هم دارد که هزینههای عرضهکنندگان یکی از آنهاست، سرمایه صرف شده برای عرضهکنندگان، علاوه بر پول، زمان نیز هست. (هرچه فواصل دریایی بیشتر شود، زمان رسیدن کالا، استهلاک وسیله حمل و تجهیزات و صدالبته هزینه سوخت محدودکنندههای این عامل است.)
د) شوکهای ناگهانی
شوکهای ناگهانی بر روی تقاضا تحت تاثیر عوامل پیشبینینشده مانند همهگیری ویروس کرونا کاملا مشهود است، مثلا روی جذابیت کشتیهای کروز دریایی اثرگذار است. همچنین شوکهایی که توسط انسان به وجود میآید مانند جنگ اوکراین که بر عرضه و تقاضای کالاهای فله تأثیر ناگهانی زیاد میگذارد و یا از بین میبرد.
اقتصاد دریایی در ایران بیش از 90 درصد حملونقل را به خود اقتصاد داده است و کلیه عوامل موثر بر اقتصاد ازجمله عرضه و تقاضا برای اقتصاد ایران بسیار بزرگ و تعیینکننده است. از آنجا که حملونقل نقش حیاتی در اقتصاد هر کشوری ایفا میکند، بدون داشتن حملونقل دریایی اثربخش عملا توسعه پایدار امکانپذیر نخواهد بود.
عرضه و تقاضا در اقتصاد دریایی بازیگران زیادی دارد. ارگانهای دریایی ازجمله بازیگران اقتصاد دریایی در کشور هستند. در سمت عرضه ارگانهای دریایی شامل صاحبان کشتی، سازندگان، تأمینکنندگان انواع خدمات از تعمیر کشتی تا تأمین نیروی کار، موسسات آموزش دریانوردی و.... قرار میگیرد. توسعه حملونقل دریایی به معنای اثربخشتر کردن اقتصاد است. به این معنا که هرچه ناوگان دریایی کشور مناسب و با استانداردهای بینالمللی دریانوردی ازجمله کنوانسیونهای سازمان بینالمللی دریانوردی عملیاتی شود، همان اندازه بر اقتصاد تأثیرگذار خواهد بود. در ایران ارگانهای دریایی به دلیل ضعف دانش از رویهها و سیاستهای بینالمللی و اعمال سیاستهای متناقض تا حدودی از تمام پتانسیلهای موجود استفاده نمیکنند. بهطور مثال هنگامیکه نیروی کار روی کشتی ایرانی، فردی خارجی باشد پرداختی به او بهصورت ارزی خواهد بود، اما یک فرد مشابه ایرانی باید مبلغ ریالی/ ارزی دریافت کند که بهنوبه خود بیانگیزگی در خدمه را بهدنبال خواهد داشت. ازاینرو برنامهریزی و ایجاد فرصت برابر و رفع تبعیض میتواند اثربخش باشد.
باتوجه به وسعت آبهای تحت حاکمیت ایران و وجود بنادر متعدد از یکسو و از سوی دیگر وجود منابع انسانی دریانورد آموزش دیده، صنعت حملونقل دریایی در کشورمان از مزیت بسیاری نسبت به کشورهای همسایههای ایران دارد. وجود بنادر کوچک و بزرگ در سواحل شمالی و جنوبی و قرار گرفتن ایران در یک منطقه استراتژیک این فرصتها را مضاعف کرده است. البته برای استفاده از پتانسیلهای موجود در زمینه حملونقل دریایی باید سیاستهای کلان کشور همسو با توسعه اقتصاد دریایی باشد. شرایط فعلی بهرهگیری از فرصتهای موجود در بازار اقتصاد دریایی را فراهم نمیکند، بنابراین بازنگری در خطمشیها برای آزادسازی قدرت بالقوه در حوزه دریایی یک ضرورت است.