نام دریا را که میشنویم اغلب نقش قدرتمند آن در حملونقل به ذهنمان میرسد؛ دریا سهم بالایی از تجارت بینالملل دارد و به روایت بهتر یکی از منابع بسیار خوب ارزآوری است. برای هر کشوری که توسعه خود را در بحث لجستیک و حملونقل میبینید، نقش دریا انکارناپذیر است. حال اگر موقعیت ایران را در نظر بگیریم، فرصتهای بسیار خوبی را با توجه به وضعیت سوقالجیشیمان در شمال و جنوب کشور داریم. دسترسی که ایران به آبهای آزاد دارد، میتواند اتفاقهای سرنوشتسازی را رقم بزند. در شمال کشور، دریای خزر از طریق رود ولگا هم فرصت مغتنمی به حساب میآید و دسترسی مناسبی به آبهای آزاد فراهم میکند. در این مقطع کنونی موردی که باید در نظر داشت کشور روسیه است که بنادر این کشور فرصت خوبی را میتوانند برای پهلوگیری کشتیهای ایرانی ایجاد بکنند و البته زمینههای آن نیز از طریق سازمان بنادر و دریانوردی ایجاد شده است.
حالا اگر جنوب کشور را در نظر بگیریم به خلیج فارس و دریای عمان میرسیم. جنوب کشور مشخصا میتواند برای کشور بهعنوان گلوگاه عملیات ترانزیتی مورد استفاده باشد. استفاده از این موقعیتهای یاد شده میتواند سهم بسیار خوبی را برای ما در تجارت بینالمللی، صادرات و واردات و حتی ترانزیت از طریق کشور ایران به کشورهای دیگر ـ به عبارتی 15 کشور همسایهای که داریم ـ فراهم کند.
در این میان نکاتی وجود دارد که باید به آنها آگاه باشیم، یک مورد زیرساختهای هر بندر است. زیرساختهای بندری آنطور که باید در کشورمان مهیا نشده است. اگر نگاهی به رتبهبندی اخیر در دنیا داشته باشیم، رتبه ما ازنظر زیرساختی و لجستیکی رتبه هشتاد و سوم در جهان است. اگر بخواهم به یکی از مشکلات بزرگ در این فرآیند اشاره کنم باید به ارتقای تجهیزات بندری بپردازم. در حال حاضر بسیاری از بنادر دنیا تجهیزات پیشرفتهای در عملیات تخلیه و بارگیری کالا دارند و میتوان آنها را در رده نسل ششم و هفتم بهحساب آورد و این در صورتی است که ما تجهیزاتمان در نسل سوم و چهارم باقیمانده است. این مورد به خوبی نشان میدهد که ما در گذشته در ارتقای تجهیزات به خوبی عمل نکردیم. همچنین در بحثهای دانشبنیان آنطور که باید کار نشده و باید بیشتر به آن توجه کرد و البته به پایانههای متمرکز بهصورت آماده و مجهز در تمام بنادر فکر کرد. از طرف دیگر تجهیزات مربوط به حملونقل ترکیبی را هم هنوز آنطور که انتظار میرود، به کار نگرفتهایم.
مورد دیگر ایجاد قوانین و مقررات مناسب همراه با شرایط نزدیک به کنوانسیونهای بینالمللی است؛ ما حتی به تعدادی از آنها ملحق هم شدهایم اما نتوانستهایم مقررات شفافی در این زمینه داشته باشیم. منظور از مقررات شفاف، قوانینی برای عملیات ترانزیتی و عملیات سرویسدهی به کالاهایی است که نه بهصورت قطعی به کشور وارد یا خارج میشوند بلکه بهصورت ترانزیتی هستند و خود میتوانند ارزآوری خوبی را به دنبال داشته باشند.
یکی دیگر از مولفههای اصلی ما وضعیت نیروی انسانی است. این نکته را در نظر بگیرید که توجه کردن به این سرمایه عظیم خودش جایگاه ویژهای در اقدامات مربوط به درآمدزایی، مطرحشدن و پررنگشدن سیاستهای کلی دارد و میتواند ارتقای بخش دریا را به دنبال داشته باشد. در برنامه هفتم حتما میتوان آن را در نظر گرفت و به آن توجه ویژهای داشت.
مورد حائز اهمیت بعدی، بحث سرمایهگذاری است. در واقع سرمایهگذاری داخلی و خارجی روی سواحل و بنادر و عملیات مربوط به آنها در کشور میتواند نقش بیبدیلی در بنادر ایفا کند. از سویی، تضمین سرمایهگذاری را برای بحث درآمدزایی ایجاد کنیم و قوانین مالیاتی شفاف داشته باشیم.
در پایان میخواهم به مورد دیگری که در راستای هرچه سبزتر شدن بنادر است، اشارهکنم. این روزها بسیاری از بنادر در کشورهای مختلف یک گواهی را در چارچوب اقدامات مورد نیاز برای جلوگیری از آلایندگی محیطزیست برای کشتیهای ورودی/خروجی اعمال میکنند. ما هم باید این مورد را برای ناوگان خودمان بهروزرسانی کنیم تا آماده حضور در عرصههای رقابت بینالملل باشیم.