دریای پارس جزایر بسیار دارد؛ بیش از یکصد جزیره. روزگاری هخامنشیان به این دریا، دریای ما میگفتند و جزایر و کرانههای آن پر بود از هیاهوی ایرانیان و بازرگانان و دریانوردانی که زندگی بر روی امواج و کرانههای بنادر، جزایر و کرانههای آن جاری میساختند و اینچنین بود تا دوران معاصر که گهگاهی صداهای ناکوک و نامهای ساختگی به گوش میرسد، اما پیشینهی جزایر، بنادر و کرانههای آن بیاعتباریِ هر ادعای غیر قانونی را آشکار میسازد. تاریخ و پیشینهی جزیرهی خارگ بهتنهایی هر ادعای غیر قانونی که برخلاف نام و هویت ایرانی خلیج فارس مطرح میشود را بیاعتبار میسازد. جزیرهی خارگ با 32 کیلومتر مساحت، بیش از سه هزار سال تاریخ و قدمت دارد. این جزیرهی کوچک که بزرگی آن را تاریخ بهروشنی بیان میکند، در شمال شرقی دریای پارس با نگاهی به سرزمین مادری جای گرفته و تا بوشهر 57 کیلومتر، تا گناوه 35 کیلومتر و تا بندر ریگ 30 کیلومتر فاصله دارد و در مسیر بوشهر ـ کویت و بوشهر ـ خرمشهر واقع شده است.
سخنگفتن از خارگ هم آسان است و هم دشوار؛ جزیرهای که نورِ چشم کشوری بزرگ و شاهراه اقتصادی آن است. با وجود تمام مطالب، تحقیقات و آثاری که پیرامون جزیرهی خارگ نوشته و منتشر شده، هنوز شناخت دقیقی که جایگاه واقعی این جزیرهی بینظیر را نشان دهد، موجود نیست. جزیرهی خارگ که از آن بهعنوان دُر یتیم خلیج فارس نام برده شده، از عهد ایلامیها کانون دریانوردی و بازرگانی بوده است. در عهد هخامنشیان این جزیره به همراه سایر بنادر و جزایر خلیج فارس و ازجمله جزیرهی فیلکهی امروزی از چنان رونقی برخوردار بود که باعث جلب توجه سربازان و لشکریان اسکندر مقدونی شد و تاریخ، گزارشهای فراوانی از حضور آنها در خلیج فارس دارد. به نظر میرسد جمعیت و رونق ثروت در جزیرهی خارگ در عهد هخامنشیان، آنان را بدان سو و سکونت در این جزیره کشانده است. دور از انتظار نیست که تکنیک حفر کاریز و بهرهگیری از منابع آب زیرزمینی خارگ در این دوره به کار گرفته شده باشد.
یونانیها نیز جزیرهی خارگ را میشناختند و در آثار خود از آن یاد کردهاند. آثار باقیمانده از هزارهها و قرنهای پیش از میلاد مسیح همچون گورستانها و پرستشگاههای تاریخی نشان از حیات اجتماعی این جزیره از روزگاران کهن دارد. در دورهی سلوکیان نیز این جزیره مورد توجه بوده است و از قرن اول پیش از میلاد که با دورهی پادشاهی اشکانیان برابر است، سندی وجود دارد که نام این جزیره را ذکر کرده و رومن گیرشمن هم به آن اشاره کرده است. در دورهی اشکانیان، تاریخ شاهد مهاجرت گسترده به این جزیره است. در دوران شاهنشاهی ساسانیان نیز این جزیره آبادان و پررونق بود. وجود آتشکده که مربوط به دوران پادشاهی هرمز است و وجود آرامگاههای مربوط به زرتشتیها نشان میدهد که جمعیت کثیری در عهد ساسانی در این جزیره به دریانوردی و بازرگانی مشغول بودهاند، ضمن آنکه مهاجرت گستردهی مسیحیان نسطوری به این جزیره در این دوره، نشان از شهرت آن داشته است.
جزیرهی خارگ در دوران باستان همواره بهعنوان ایستگاهی برای دریانوردان، ماهیگیران و تجار مطرح بوده است. پس از اسلام نیز جزیرهی خارگ شهرت و جایگاه خود را حفظ کرد. در منابع تاریخی و جغرافیایی اسلامی که همواره از نام خلیج فارس و دریای پارس یاد شده، به نام و تاریخ جزیرهی خارگ هم اشاره شده است. جزیرهی خارگ از قرون نخستین هجری نقش تاریخی خویش را در تجارت و دریانوردی حفظ کرد و ادامه داد. در دوران جدید که نظم جهانی نوینی با ظهور قدرتهای دریایی مدرن آغاز شد، جزیرهی خارگ در دل خلیج فارس مورد توجه صاحبان این قدرتها واقع شد. پرتغالیها، هلندیها، فرانسویها و انگلیسیها همه به اهمیت این جزیره پی برده و بهدنبال استقرار خود در آن و جداکردن آن از آغوش وطن بودند. هنوز صدای هیاهوی «میرمُهنا» که با یارانش قلعهی موسلستاین را فتح کردند و هلندیها را از جزیره بیرون راندند، در گوش تاریخ طنینانداز است.
در روزگار ما، جزیرهی خارگ در خلیج فارس برای هشت سال خط مقدمِ جبههی جنگ نظامی، جنگ دریایی، جنگ هوایی و از همه مهمتر جنگ اقتصادی بود. بیش از دو هزار و 800 بار دشمن به این جزیره حمله کرد تا بلکه بتواند شاهرگ اقتصادی و نفتی ایران را قطع کند، ولی خارگ پایداری کرد و فصل تازهای در تاریخ خود، خلیج فارس و ایران گشود. امروزه جزیرهی خارگ بیشتر به دلیل تاسیسات نفتی و بهمخصوص امکانات و تجهیزات صدور نفت و استقرار صنعت نفت شناخته میشود، اما این فقط یک بخش از ابعاد وجودی جزیرهی خارگ است. ناگفته نماند که صنعت نفت در توسعه و پیشرفت جزیرهی خارگ، ناکارآمد بوده و نگاه آن به خارگ، نگاهی سازنده و مسئولانه نبوده است. شرکت نفت در خارگ بیش از هر امر دیگری به فکر منافع سازمانی خود بوده و اینگونه است که جزیرهی خارگ از استقرار نفت سودی نبرده است. نهتنها شرکت نفت به این جزیرهی بیهمتا بیتوجه بوده، بلکه سایر سازمانها و دستگاهها نیز تلاش لازم را برای توسعهی آن به کار نبردهاند، بلکه برعکس این جزیره را به نقطهای دورافتاده و محروم بدل کردهاند. بیتوجهی به جایگاه و ظرفیتهای جزیرهی خارگ تا آنجا پیش رفت که در دورهای از تاریخ معاصر به محل تبعید زندانیان و محکومان قضایی تبدیل شد.
خارگ در دریانوردی، در تجارت و در ماهیگیری دارای توانمندیهای خاصی است و در طول تاریخ، این توانمندی را اثبات کرده است. رونق تجاری آن در عهد زندیه و مهاجرت دریانوردان و صاحبان کشتیهای تجاری به آن و نیز حضور بازرگانان و صاحبان سرمایه و ازجمله ارامنه در خارگ، گواهی بر این سخن است. جزیرهی خارگ گنجینهای بینظیر در دل دریای پارس است، اما این گنجینه، مراقبت و توجه میطلبد. امید آنکه روزی قدر و ارج گنجینههای خود را بدانیم. |