«کشتی یونانی» به کارگردانی ناصر تقوایی یکی از سه اپیزود فیلمی تحت عنوان «قصههای کیش» است. دیگر اپیزودهای این فیلم را ابوالفضل جلیلیان (فیلم «سفارش») و محسن مخلمباف (فیلم «در») ساختهاند. زندهیاد حسین پناهی و عاطفه رضوی بازیگران این فیلم هستند. پناهی اصالتا اهل کهگیلویه و بویراحمد بود، اما بازی او در نقش یک مرد جنوبی قابل باور است. عاطفه رضوی نیز با پوشش و گریم، سعی شده به زنی جنوبی تبدیل شود.
داستان فیلم در سواحل کیش میگذرد؛ جایی که «شنبه» (حسین پناهی) به اتفاق همسرش در آنجا زندگی میکند. کار شنبه این است که به همراه دوستش «جمعه»، کارتنهایی که از یک کشتی یونانی به دریا ریخته شده را جمعآوری و آویزان کند تا خشک شوند، اما همسر شنبه از این کار رضایت ندارد و دلیلش هم ترس شدید او از کشتی یونانی و کارتنهای مقوایی است. جمعه به شنبه میگوید کارتنها را دور بریزد و شنبه در یک دوراهی سخت قرار میگیرد؛ دورریختن کارتنها برای او کار بسیار سختی است، اما انجامندادن این کار به بدحالی همسرش منجر میشود؛ بنابراین او باید یا زنش را انتخاب کند یا تکههای کارتن! انتخاب دیگری وجود ندارد.
فیلم چند اپیزودی «قصههای کیش»، فیلم موفقی از آب درآمد و در سال ۱۹۹۹ جزء پنج نامزد نهایی دریافت جایزه نخل طلای کن شد. «کشتی یونانی» بهیادماندنیترین اپیزود این فیلم است. داستان این اپیزود برای تماشاگر بسیار جذاب است و شاید قابلیت تبدیلشدن به یک فیلم بلند سینمایی نیز داشته باشد. دیالوگهای جذابی هم در بخشهای مختلف فیلم وجود دارد، ازجمله دیالوگی که میان شنبه و جمعه برقرار میشود و شنبه میگوید: «خوب که بری تو بحرش، میبینی خود خدا هم سر درنمیاره از کار دریا! دریا نه ظاهرش معلومه نه باطنش، یه روز خالیه یه روز پر از ماهی، یه روز همه چی با خودش میاره! تختهپاره، بطری خالی، بشکه، روز دیگه هیچی...»
سکانس پایانی فیلم نیز بهشدت دیدنی است: ملوانها در حال بهآبانداختن کارتنهای مقوایی هستند و زن مسرور از این اتفاق، به نظاره نشسته است، درحالیکه دیری نمیپاید که با صدای بطریهای آب، لبخند رضایت از روی لبان او محو میشود. شاید این کابوس برای او پایانی ندارد...