کشور عراق در طول دوران جنگ با ایران، با حمایت آمریکا، جنگ نفتکشها را به هدف جلوگیری از صادرات نفت علیه ایران راهاندازی کرد و کشتیهای تجاری و نظامیاش را علیه ایران به کار گرفت. این جنگ دومین جنگ بزرگ دریایی بعد از جنگ جهانی دوم در قرن بیستم بود که آمریکا در آن درگیر شد. جنگ نفتکشها طی سالهای ۱۹۸۵ تا ۱۹۸۸ طول کشید و در این مدت دشمن صدها کشتی را مورد حمله قرار داد، اما در نهایت شکست خورد و با آتش بس دوطرفه، جنگ به پایان رسید. این موضوع، سوژهی فیلم داستانی «جنگ نفتکشها» به کارگردانی محمد بزرگنیا شده است.
«جنگ نفتکشها» که سال 1372 ساخته شده، به مانند فیلم قبلی بزرگنیا (کشتی آنجلیکا) داستانی حماسی و ملیگرایانه دارد، با این تفاوت که بزرگنیا در این فیلم به ماجرایی امروزیتر پرداخته و بخشی از روزهای جنگ تحمیلی را در قالب یک اثر داستانی غرورآمیز به تصویر کشیده است. داستان فیلم درخصوص ناخدای جوانی (مجید مظفری) است که در اوج حملات عراقیها به نفتکشهای ایرانی، شجاعانه تصمیم میگیرد نفتکش ایرانی را از تنگهی هرمز عبور داده و به بازارهای جهانی برساند. ناخدای جوان برای انجام این کار خطرآفرین که جانش را به خطر میاندازد، به سراغ یک ناخدای بازنشسته اما باتجربه و کاربلد میرود و از او میخواهد در این مسیر همراهیاش کند. ناخدای بازنشسته (عزتالله انتظامی) ابتدا مقاومت میکند اما در نهایت میپذیرد که با ناخدای جوان همراه شود. آنها در نهایت پا به این مسیر پر حادثه میگذارند و پس از درگیریهای مختلف، موفق میشوند نفتکش را از تنگهی هرمز عبور داده و سرانجام به کشور هلند برسانند.
فیلم «جنگ نفتکشها» سکانسهای جذاب و پرالتهابی دارد که تصویربرداری این سکانسها نیز قطعا کار راحتی نبوده است، بهخصوص سکانسهای مربوط به درگیری بر روی عرشه کشتی که هر بینندهای را به تماشا وامیدارد. اما جدای از بحث کارگردانی و تصویربرداری، نکتهی حائز اهمیت این است که «جنگ نفتکشها» داستانی بکر در زمینهی سینمای دفاع مقدس را روایت میکند که نمونهی آن کمتر در سینمای ایران ساخته شده است. فیلم برای مخاطب بسیار جذاب و دیدنی است که این نشانگر ظرفیت بالای آثار دریایی است و نشان میدهد که اگر فیلمهای دیگری درخصوص نفتکشها ازجمله نفتکش سانچی ساخته شود، احتمالا با استقبال بالایی مواجه خواهد شد. البته لازمهی این موضوع، نوشتن فیلمنامهای خوب همچون فیلمنامهی «جنگ نفتکشها»ست.