اشاره بندر و دریا | بندر عباس را شاهرگ حیاتی اقتصاد ایران میدانند. همین سه کلمه کافی است تا به اهمیت این شهر نسبت به سایر شهرهای ایران پی ببریم؛ شهری که بهواسطهی بندرگاههای تجاری و اقتصادی مهمش، یک گلوگاه حیاتی محسوب میشود؛ اما در بررسیهای میدانی و موردی، ناگفته پیداست آنطور که باید و شاید به وضعیت این شهر رسیدگی نشده است. درست است که هر سال، تعدادی آپارتمان نوساز از دلِ محلاتِ تازهتاسیس بندر عباس سر از خاک بیرون میآورند و شهر گویی، رونقی هممعنا با زندگی دارد اما در آنسو، وضعیت اسفبار زیستمحیطی، ویرانههایی در دل شهر و بیخانمانهایی که در پارکها زندگی میگذرانند، قصهی دیگری را روایت میکنند. مهدی نوبانی، شهردار بندر عباس، از کسانی است که اعتقاد دارد، بندر عباس یکی از مراکز مهم فعالیتهای تجاری و اقتصادی در کشور است که بهآسانی نمیتوان از کنار اهمیت آن عبور کرد و همین وجه تمایز او با سایر شهرهای ایران است. او در گفتوگو با «بندر و دریا» به شاخصههای اصلی این شهر اشاره کرده و معتقد است، در حوزهی مدیریت شهری بندر عباس نیز همچون بندرگاههای تجاری آن، باید چهارچوبهای جذب سرمایه را تا جایی گسترش داد که زمینهسازِ ورود سرمایهگذاران خارجی شود.
بندر عباس، پلِ اقتصادی ایران با دنیا
بندر عباس، این گلوگاه مهم تجاری، از نظر استراتژیک چه تفاوتی با دیگر شهرهای ایران دارد؟ شهردار بندر عباس این تفاوتها را در چه زمینهای پررنگتر میداند و کدام مؤلفه را زمینهسازِ توسعه شهری میداند؟ مهدی نوبانی، دربارهی شاخصههای اصلی بندر عباس میگوید: «شهر بندر عباس مرکز استان هرمزگان در جنوب ایران، بزرگترین بندر کشور است. مقدار بسیار بالایی از ترانزیت کالا بهوسیلهی بنادر شهیدرجایی و باهنر در این منطقه انجام میشود. در واقع این بندر یکی از مراکز مهم فعالیتهای تجاری و اقتصادی در کشور است که بهآسانی نمیتوان از کنار اهمیت آن عبور کرد.» اما دلیل اینکه بندر عباس این نقش موثر در کشور را دارد، چیست؟ یعنی اگر بهطور دقیق بخواهیم یک شاخصهی مهم را درباره این اهمیت مطرح کنیم، باید دید کدام ویژگی نقش بیشتری در این میان دارد؟ شهردار بندر عباس به نقش بنادرِ اصلی بندر عباس در اتصال این شهر به آبراهههای بینالمللی اشاره میکند و میگوید آنچه بندر عباس را از دیگر شهرهایی در این حد و اندازه متفاوت میکند، همین اهمیت استراتژیک این شهر در اقتصاد کشور است: «نقش موثر بندرگاهها همیشه در مرزهای آبی کشورها مورد توجه بوده است. شهرها و کشورهای حاشیهی خلیج فارس بهدلیل همجواری با دریا و آبهای آزاد نقش موثری در مبادلات اقتصادی دارند و وجود بنادر شهیدرجایی و باهنر در غرب شهر بندر عباس، اهمیت این شهر را در حوزهی تجاری و اقتصادی کشور دوچندان کرده است.»
مسیر توسعهی دریایی از دلِ شهر
هرمزگان را دروازهی طلایی اقتصاد ایران نام نهادهاند و در این میان بندر عباس، شاهرگ حیاتی کشور است. بندر عباس، چندین اسکله مهم را در خود جای داده؛ مجتمع بندری شهیدرجایی در 23 کیلومتری غرب بندر عباس که اکنون بزرگترین بندر کانتینری کشور و از بنادر مهم منطقه به شمار میرود و بندر شهیدحقانیِ بندر عباس که سهمی 95درصدی در جابهجایی مسافران دریایی کشور را از آن خود کرده است. چنین شهری با چنین ظرفیتی، بعید است دچار آلام و مشکلاتی باشد که شهرهای محروم ایران با آن دستوپنجه نرم میکنند، اما واقعیت این است که در کنارِ بخشِ پیشرفتهی شهر که عموما در مناطقِ بندری واقع شده و به لطفِ اسکله، توسعه یافتهاند، در بطن شهر، اوضاع شکل دیگری دارد. شهردار بندر عباس با تاکید بر خصایص مهم این بندر و نقش اصلیاش در اقتصاد ایران، میگوید: «بنادر، علاوه بر توسعهی کسب و کار و ایجاد اشتغال، رکن اصلی صادرات و واردات کشور به شمار میروند و همین موضوع از دیرباز دریچهای را برای توسعهی بندر عباس در کنارِ دیگر شهرهای بندری خلیج فارس فراهم آورده. بهواقع رقابت با بنادر حوزهی خلیج فارس و رسیدن به جایگاهی چندوجهی و گسترده، میتواند رشد فزایندهای در توسعهی پیرامونی بنادر به همراه داشته باشد.»
نکتهی مهم استدلال شهردار بندر عباس، پنهانکردن وجوه و مسائل مختلف این شهر نیست، بلکه او معتقد است همین عنوانِ پایتخت اقتصادی برای بندر عباس بهعنوان یک وجه تمایز، میتواند هم هویتساز باشد و هم شهر را در مسیر توسعه قرار دهد: «دادن عنوان پایتخت اقتصادی به بندر عباس آن هم بهخاطر وجود بنادر فعال و زیرساختهای گسترده تخلیه و بارگیری و... زمینهی پیشرفت شهر را در گام نخست فراهم کرده است. درست است که این پیشرفت در حال حاضر، تنها در توسعهی کالبدی شهر هویداست، اما در هر حال، نمیتوان از این ویژگی مهم شهری چشمپوشی کرد.»
معیارهای سرمایهگذاری در بندر
اصطلاحی که شهردار بندر عباس برای شهرِ تحت مدیریتش معرفی میکند، اصطلاحِ «بمبِ پنهان سرمایهگذاری کشور» است. بهگفتهی او، اگر کسی بتواند بهخوبی ظرفیتهای این بندر را برای سرمایهگذاری شناسایی کند، هم آن بخش با سود خوبی مواجه خواهد شد و هم ساکنان بندر از فقری که سالهاست بر جانشان نشسته است، خلاص میشوند. نوبانی همچنین دربارهی شاخصههای سرمایهگذاری در بندر میگوید: «بنادر همواره مورد توجه بخش اقتصادی و سرمایهگذاران بودهاند و سرمایهگذاران با توجه به ظرفیتهای نهفته در هر بندر، برای همافزایی و رشد و شکوفایی به آن وارد شدهاند. مسئلهی ما در بندر عباسِ امروز این است که این ظرفیتها را آشکار کنیم، فهرستی از آن تهیه شود و در اختیار تمام سرمایهگذاران قرار بگیرد.» اشارهی او شاید به خیلِ سرمایهگذارانی است که همهساله به قصد سرمایهگذاری در بنادر مکانیزه به این شهر میآیند و نباید بیتوجه به گسترهی کامل بندر عباس، سرمایهگذاری خود را معطوف به یک بخش کنند. نوبانی فهرستی از مزیتهای سرمایهگذاری در بندر عباس در دست دارد که بخش عمدهای از آن، پرداختن به زیرساختهای شهری است: «میتوان از مسیرِ قوانین ویژه اقتصادی، در توسعهی پیرامونی بنادر استفاده کرد و ظرفیت موجود در بندرگاهها و اسکلهها را بهسمت شهر و حوزههای مختلف اداره شهر روانه کرد، چالشهای اجتماعی ـ فرهنگی شهرهای بندری چون بندر عباس را با اقتصاد و تجارت گره زد و مشکلات شهری را اندکی کاهش داد.»
ارتباط گسترده با دنیا از راه اقتصاد
در برآوردهای جهانی، حتی حضور بنادر نسل دوم و سوم در یک شهر، میتواند از آن جغرافیا، یک کلانشهر بسازد. بهعبارت دیگر، بسیاری از کلانشهرهای امروز دنیا که عمری کمتر از 50 سال دارند، عموما در حاشیهی آبراههها ساخته شده و میشوند. این شاید یکی دیگر از برگهای برندهی بندر عباس باشد که علاوه بر ویژگیهای یادشده، تاریخ و قدمتی هم در کارنامه خود دارد. واقعیت این است با توجه به شرایط ویژهی بندر عباس از لحاظ اقتصادی و تجاری، وجود مرز آبی، بندرگاههای مهم و تامین بخش عمدهای از کالاهای اساسی از معبر دریا، این شهر، باراندازی برای تمام کشور به شمار رفته و همین موضوع، اهمیت توجه به مدیریت شهرِ بندر عباس را دوچندان میکند: «با درنظرگرفتن تمام ویژگیهای برجستهی این شهر و تفاوتهای فاحش آن با دیگر شهرهای نوار ساحلی جنوب کشور، باید به بندر عباس از هر زاویهای نگاهی متفاوت و توسعهمحور داشته باشیم؛ شهری که پایانهی اصلی تخلیه و بارگیری کانتینری کشور است، به خارجیان چه تصویری از خود نشان میدهد؟ میدانید؟! من فکر میکنم بندر عباس را باید شبیه به اتاقِ پذیراییِ خانه دید که همیشه برای حضور مهمانان مرتب و آماده است؛ چراکه نمیتوان این موضوع مهم را نادیده گرفت که در دنیای امروز ارتباط اقتصادی و تجاری با دنیا، یعنی پیشرفت یک کشور که زمینهساز آن هم بنادر هستند.»
دو پیامد همزیستیِ شهر و دریا
تاکید مدیریت شهری بندر عباس بر ارتباطی که ایران از طریق بنادر این شهر با دنیای امروز برقرار میکند، چند پیامد روشن در حوزهی مدیریت شهری دارد. اول، ارتباط با دنیا از طریق فعلِ تجارتِ دریایی در بنادر: «ایجاد کانون مبادلات تجاری جهانی، ارتباطات گسترده با بنادر دنیا و معرفی شهر بندر عباس با توجه به گستره و ظرفیت بنادر، میتواند مسیری روشن را نه فقط برای شهر بلکه برای کشور رقم بزند.»
پیامد دوم، اثرگذاری بندر عباس بر شهرها و بنادر مجاور آن است. نوبانی، بنادر تجاری را بهمثابه و بهعنوان یک کلانشهرِ محصور اقتصادی ـ تجاری که شرایط ویژه دارند، میداند و معتقد است، اگر در چنین قامتی، بندر عباس بهسمت توسعه حرکت کند، میتواند بهعنوان کلانشهری اثرگذار در جنوب کشور، تاثیر سازندهای روی دیگر شهرهای بندری خلیج فارس و دریای عمان بگذارد: «کلانشهرها بهواسطهی اثربخشی روی شهرهای مجاور، از اهمیت بالایی برخوردارند. شهرِ بندری بندر عباس نیز از این قاعده مستثنا نیست. این شهر با توجه به جایگاه و اهمیتی که در اقتصاد منطقه ایفا میکند، میتواند راهبردها و تعاملات بالقوهای را برای شهرهای پیرامون خود ایجاد کند.» نوبانی به ظرفیت دریانوردی قابل توجه در شهر بندر عباس هم نیمنگاهی دارد؛ ظرفیتی که به اعتقاد او در صورت استفاده موثر، میتواند سرعت تحولات این شهر را دوچندان کند: «استفاده از ظرفیتهای دوجانبهی بنادر و دریانوردان، موضوعی است که در مدیریت شهری توسعهگرا باید به آن اندیشید و از آن بهعنوان سرمایهگذاری پایداری بهره برد. به اعتقاد من شهرداریها در شهرهای مختلف بندری باید با سازوکاری همگن، تمام این پتانسیل را در مسیر توسعهی شهرها سرمایهگذاری کنند؛ چراکه وقتی که از توسعهی پایدار سخن به میان میآید، نیازمند فرایندی فراگیر هستیم که دریا، بندر و شهر بندری را در کنار هم توسعه دهد. شهرهای بندری با توجه به خصوصیات ویژهی خود میتوانند بهعنوان کانون و پسکرانهی بنادر عمل کنند و به همین دلیل همزمان با توسعهی بندری، نیازمند توسعهی شهری نیز هستند.»
توسعهیافتگیِ همزمان شهر و بندر
شهردار بندر عباس به تعامل شهرداری شهرهای بندری در سایر نقاط دنیا اشاره کرده و معتقد است که پیشرفت شهرهای بندری در توسعهی بنادر، رونق اقتصادی آنها و ارتباطشان با دنیا بسیار تاثیرگذار است. او چند نمونه از شهرهای بندری بزرگ دنیا را نام میبرد که همگی در گام نخست با سایر بنادر همان کشور در ارتباط هستند و در گام بعدی، از طریق تجارت دریایی با دیگر شهرها و کشورهای دنیا: «امروزه بزرگترین بنادر دنیا مانند هامبورگ، شانگهای، لسآنجلس و جبلعلیِ امارات، نمونههای بسیار ارزشمندی از پیشرفت و توسعهی شهرهای بندری را به ما نشان میدهند که مرهون این دو مزیت هستند. گرهخوردن فرایندهای اقتصادمحور و تجارتمحور با بخشهای مختلف مدیریت شهری و تبدیل شهرهای بندری به نمونهای بارز از توسعهیافتگی یکدست و با سازوکاری مشخص، میتواند رشدی متوازن و همراه با پیشرفت را در سطح شهری چون بندر عباس به نمایش بگذارد.»
توسعهی شهر به شهر
بندر عباس از آن دسته شهرهای بزرگی است که اگرچه ظرفیتهای درآمدزایی چون اسکلههای مجهز بار و مسافر دارد، اما بعید است که سهم قابل توجهی از این اعتبار، عایدِ بازسازی و نوسازی شهر شود تا جایی که حتی شهردار این شهر نیز خود از منتقدانِ وضعیت زیباسازی شهری است: «به نظر میرسد در روند پوستانداختن این کلانشهر در دههی ۸۰ که با نوسازی بافتهای فرسوده، ساختوسازهای جدید در محلات مختلف شهر و روآوردن شهرنشینان و مسئولان شهری به انبوهسازی همراه بوده، وجه زیباشناسی شهر مورد توجه واقع نشده یا بهتر است بگویم از آن غفلت شده است.» مهدی نوبانی اما به اهمیت موضوع زیباشناسی شهری و تاثیر آن در سایر شهرهای بندری دنیا اشاره کرده و میگوید: «یکی از مواردی که مسئولان شهرهای بندری در سیاستهای راهبردی توسعهی بنادر در سطح کشور به آن توجه نکردهاند، مسائل شهرهایی است که بنادر در آنها ساخته شده. این شهرها که وجوه شهریِ قابل رقابتی با شهرهای روز دنیا ندارند، از حداقلهای یک جغرافیای اقتصادی محرومند؛ بنابراین سیاستگذاریهای بالادستی باید بهگونهای تدوین شود تا شهرهایی که در آنها بنادر احداث میشود، رشد فزایندهای در حوزههای محیط شهری، مبلمان شهری، ساختوساز و وضعیت بصری داشته باشند.» |