با چینش جدید در شمال غرب خزر که در پی یک منازعه منطقهای در قرهباغ رخ داد، هرچند در ظاهر آتشبسی به همت روسیه بین جمهوریهای آذربایجان و ارمنستان حاصل شده، اما تغییراتی بالقوه میتواند روی دیگر سکه را به نفع یا زیان کشورهای هممرز این دو کشور، بچرخاند. با تغییرات حاصله، کریدور لاچین در خاک جمهوری آذربایجان، بخش ارمنینشین قرهباغ را به خاک ارمنستان متصل میکند و در مقابل، پیرو توافق حاصل از میانجیگری روسیه، مقرر شده تا ارتباط بین دو بخش آذربایجان از طریق یک گذرگاه از خاک ارمنستان تامین شود که به این ترتیب، احتمالا جمهوری آذربایجان از راه ترانزیتی ایران برای اتصال به نخجوان، استفاده نخواهد کرد، هرچند که البته به گفته کارشناسان بینالمللی، احتمالا این راه ترانزیتی هرگز ایجاد نخواهد شد یا اگر ایجاد شود، محل اعتنا نخواهد بود؛ زیرا ارمنستان چندان دل خوشی ندارد که آذربایجان و بهویژه ترکیه، پا در خاک این کشور بگذارند؛ ترکیهای که اختلاف تاریخی بر سر قتل عام ارامنه توسط عثمانیها را با ارمنستان در کارنامه خود دارد. درهرحال، نظارت بر هر دو کریدور فعلا به مدت پنج سال بر عهده روسیه است و همین نظارت نیز، چالش جدیدی است که از سوی برخی تجار طرح میشود. برخی تجار نگران هستند که این نظارت، تا چه اندازه فعالیت آنها را زمانبر و پرهزینه میکند؛ شاید این نگاه قیاسی بهسبب تسهیل ترانزیت ایران بهویژه برای تجار آذری و ترک باشد که آنها را نسبت به نظارت احتمالا سختگیرانهی روسیه، حساس کرده است.
برخی کارشناسان و فعالان اقتصادی، از رقابتهای جدید در منطقه و احتمال حذف یا کمرنگشدن ایران در دالانهای ترانزیتی میگویند و برخی نیز از فرصتهایی که این تحولات، پیش روی ایران میگذارد، خبر میدهند. با وجود این نگرانیها، برخی کارشناسان هم معتقدند که اتفاق حادی برای ایران و منافع آن رخ نخواهد داد؛ البته به شرط اینکه فرصتسوزی نکنیم و از شرایط بهترین استفاده را ببریم. در هر صورت، ایران باید هشیار باشد و از طریق دیپلماسی اقتصادی و سیاسی، حافظ منافع و البته مرزهای خود باشد.
برخی دیگر از کارشناسان از بازیِ حسابشدهی ترکیه در منطقه خبر میدهند و نگاهشان به اتفاقات، چندان خوشبینانه نیست. آنها نیمنگاهی به اتفاقی دیگر نیز میاندازند که پس از آتشبس رخ داد؛ قطاری باری مستقیما از استانبول، به سوی آسیای شرقی و چین راهی شد و به تعبیری ایران را از مسیر ترانزیتی غرب به شرق، حذف کرد؛ اتفاقی که به هشداری جدی برای ایران تعبیر شد.
با وجود این اتفاقات، طراحی یک شبکه اقتصادی با ایجاد پیوند بین رقبا و همکاری با روسیه و ترکیه، دو پیشنهاد اصلی است که از سوی برخی کارشناسان برای حفظ نقش استراتژیک ایران در منطقه، از آن یاد میشود، اما آیا این ذهنیت کارشناسی، برای تجار و فعالان اقتصادی نیز، کارایی خواهد داشت؟
در پروندهی پیش رو تلاش کردهایم تا از ابعاد مختلف به این تغییر چینش منطقهای نگاهی داشته باشیم؛ نگاهی که البته ثقل آن بر اقتصاد حملونقل از منظر تغییر دالانهای ترانزیتی استوار است.
اتصال نخجوان به خاک اصلی آذربایجان از طریق ارمنستان و تغییرات ژئوپلیتیک ایجادشده در پی آن، سؤالات متعددی در اذهان ایجاد کرده است. آیا همسایگی نخجوان با ترکیه و استفاده این کشور از این مسیر جدید برای اتصال شرق به غرب از طریق دریای خزر، از نظر ترانزیتی اهمیت ایران را کاهش خواهد داد؟ عملیاتیشدن این مسیر ترانزیتی جدید به نفع یا به ضرر کدام کشورها خواهد بود؟ روسیه چه نفعی از این تغییرات میبرد؟ آیا همان طور که پیشتر نیز گمان میرفت، ترکیه در فکر دورزدن ترانزیتی ایران بر خواهد آمد و جای خود را نزد چین در طرح «یک کمربند ـــ یک راه» باز خواهد کرد؟ آیا ایران نقش محوری و قابل توجه خود را در کریدور
شمال ـــ جنوب از دست خواهد داد؟ توافق قرهباغ، توازن تجاری منطقه را برهم میزند؟ آیا همکاریهای تجاری که بر بستر ترانزیت و ارزانی مسیر ایران سوار بود، در حوزههای ریلی، جادهای و دریایی، کمرنگ خواهد شد؟ با الحاق منطقه قرهباغ از ارمنستان به آذربایجان، مسیر ترانزیتی ایران به اوراسیا و راه تجارت ما با ارمنستان با تغییرات مواجه خواهد شد. آیا این توافق، پتانسیل برهمزدن توازن تجاری در منطقه را دارد؟ نقش ایران در این ماجرا کجاست؟ آیا تجارت ایران، از تغییرات رخداده متاثر خواهد شد؟ همکاریهای نوپای ایران و اوراسیا، چقدر دستخوش تغییرات میشود؟ آیا ترکیه با پیوند ایجادشده با آذربایجان، بینیاز از گاز طبیعی ایران خواهد شد؟ و آیا آینده همکاریها بر سر انرژی بین ایران و اروپا، بر اثر این تغییرات، آسیب خواهد دید؟
سؤالات پرشماری که البته بر پایه نظرات کارشناسی استوار است و بهسبب تغییراتی که هنوز در جریان است، میتواند با مولفههای جدید تلفیق شود و اندکی تغییر کند. بااینحال، برآوردهای کارشناسان بر هشیاری ایران نسبت به تحولات اخیر استوار است و یادآوری اینکه اگر دست نجنبانیم، فرصت ایجاد پیوند در کریدورهای شمال ـــ جنوب و شرق ــــ غرب را از دست خواهیم داد یا حداقل آن را پرهزینه میکنیم و برای طرفین تجاری در مسیرهای ترانزیتی، شاید دیگر بهصرفه نباشد که ایران را برای عبور انتخاب کنند. درهرحال، مزیتهای موقعیت ژئواکونومیک و ژئواستراتژیک ایران کماکان باقی است و این ما هستیم که میتوانیم مهر تاییدی بر آن بگذاریم یا میدان را به رقبا ببازیم.
کارشناسان و فعالان اقتصادی متعددی در این پرونده، ما را همراهی کردند و نظرات و دیدگاههای خود را در اختیار مخاطبان قرار دادند. بااینحال، تلاش برای انتقال دیدگاه مدیران و کارشناسان بخش دیپلماسی اقتصادی وزارت امور خارجه کشورمان در این زمینه، حاصلی نداشت و تمایلی به همکاری در این باره دیده نشد. |